آرشیدا خورشید زندگی ما

دخترم تاریخ سونو گرفی 5 فروردین بود و تو خیال به دنیا اومدن نداشتی . 6 فروردین رفتیم دکتر و دکتر قبول کرد که سزارین انجام بده ومن بدون اینکه دردی داشته باشم تو بیمارستان بستری شدم ولی پزشکم یهو تغییر عقیده داد و گفت بهتری طبیعی باشه و آمپول فشار بهم زد و درد من از ساعت 8 شب 6 فروردین شزوع شد و تو بالاخره ساعت 6:15 صبح 7 فروردین به دنیا اومدی . با اینکه زایمان سختی داشتم اما همینکه تو به دنیا اومدی یه حس خوبی بهم دست داد که همه دردام رو یادم رفت اولین نگاهی که به صورتت کردم یاد بابایی افتادم نمیدونم چرا؟؟؟ وزنت 3690 گرم و قدت 51  من مادر شدم                           ...

دختر قشنگم این عکس مال وقتیه که 4 ماهه تو شکمم بودی وزنت 200 گرم بودفقط اینو همیشه یادت باشه :  خیلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی دوستت دارم                           ...